دست نوشته شهید مهدی نظری در توصیف حالات شهید ستار عسکرزاده

آیا از وبلاگ راضی هستید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 266
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 22
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 100
بازدید ماه : 2632
بازدید سال : 6184
بازدید کلی : 68817

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان حامیان سید علی خامنه ایو آدرس iraneslami.m.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : محمدحیدرزاده
تاریخ : 4 / 7 / 1392
نظرات

بخش1
چه زیباست جائیکه نشان برتری انسانهایش خلوص بیشتر و بالاترین مدال افتاخار آفرینش شهادت مظلومانه و هجرتی غریبانه است و خدا این یاوران مظلومان هم از برای اثبات مظلومیت هر چه بیشتر این عده که همان بیسجیان گمنام هستند مظلوم بودن و گمنام بودن را اعطاء می کند.
انقلاب باوفاتر از این انسانها به خودش ندیده است زیرا که هر گوشه میدان مبارزه اش عده ای از این دلاورمردان در مقابل دشمن سینه سپر کرده و مشغول دفاع اند آری مظلومیت و گمنام بودن بزرگترین خصلت این عزیزان است ، اینها هیچگونه آرامی ندارند و جهت شناختن آنها باید از سر بریزی و کم توقعی پر تلاش و مقاوم بود نشان فهمید که از لشکریان ارتش بیست میلیونی اند.
اگر می خواهی در جستجویشان باش شبها سرغشان را از بیابانها و محراب های عاشقانه شان بگیر و در روز آنها در میدان مبارزه و معرکه نبرد با دشمن تماشا کن خدایا تو خود شاهدی که با دل بریدن از همه دل بستن به تو چه شور و حالی عاشقانه بوجود آوردند و همه ملاکها و معیارهای دنیایی را کنار زده اند و هر کس را که دل سوخته تو باشد از سیزده ساله جوانش تا کهنسالترینش مرد هشتاد ساله اش در این جمع روحانی وارد شود.
قلم قاصر است و زبان خاموش و ساکت ،که چگونه گذشته را وصف کند سکوت کن که خدا نظری کند و قلم را مدد دوباره یاری دهد و دست قلم زن را توانی دهی که قادر به نگاشتن و نگاردن آنچه که باید بنگارد باشد.اینک مینگارم هر چند قلم قاصر به نگاشتن و نگاردن آنچه که باید بنگارد باشد.اینک مینگارم هرچند قلم قاصر و عاجز است و توان نوشتنش نیست اما چه میتوان کرد آدمی چگونه میتواند آن لحظه را نظاره گر باشد و لب فرو بندد ! و چگونه میتوان قلم را رها کرد در حالی که چنین حماسه ای بوقوع پیوسته است.
چگونه می توان صفحه ها را ننوشت در حالیکه شاهد چنان محفل های عاشقانه گمنامی در دیار غربت بوده ایم.حماسه،تنها در خون ئتئن نیست در دادن جان و سر نیست گاهی نوجوان اصفهانی در بند اسارت با کلماتش حماسه میآفریند و در همان وقت هم بسیجی دیگری در همان سن و سال با پاکی وخلوص و ایثارش حماسه ها می آفریند.
 
بخش 2
چیزی را د ر وجودم احساس میکنم که شاید ندای درون است .فریاد میزند بنویس گر چه نوشته ها حقیر وناچیزند ، بنویس تا شاید این نوشته ها بتواند مقدمه ای بر گفته و نوشته های دیگر برادران باشد.
از میان هزاران ستاره گمنام یکی را برگزیدیم و حالات و رفتارش را بر صفحه دفتر می آوریم تا شاید بتوانیم آن را الگو قرار دهیم .برادر ستار عسکر زاده سرمست و خندان و با عشقی جانانه با ما وداع کرد که کمی سنش به درازی عمر پیرمردان و عالمان و جاودانه گان به اسلام و امت اسلام درس داد و خدمت کرد.
ستار:کهکشان وجودش را ستارگان زیبایی از خصلتها و ویژکیهای الهی و اسلامی پر کرده بود.طراوت اعمال و رفتارش انسان را از خود شرمنده و بیزار میکرد و انسان را به فکر فرو میبرد و تحول درون پوچ شیطانی را به سوی کمال سبب می گشت و این حد اعلای تاثیر اخلاق و رفتار مومن بر دیگر انسان ها است.ستار همیشه کم سخن میگفت و از صحبت لغو و بیهوده بشدت دوری می جست.اکثر آرام و با طمانینه مشغول کار بود و خود را مدیون انقلاب میدانست.بی غل و غش و بی ریا و منزه از هر آرایش و آلایشی کار میکردو از هیچکس هیچ انتظاری نداشت .ستار عاشق انقلاب بود و از همان روزهای نخست با کمی سنش او وارد بسیج شد و پا به پای اقلاب حرکت کرد در این رهگذر بدون اینکه کمترین غروری داشته باشد،چه در زمینه فرهنگی و چه راجع به هر موضوعی دیگر ،از هر کسی که تجربه و علمی نسبت به آن موضوع داشت ،سوال میکرد و با ولع خاصی سراپا گوش میشد و نمیگذاشت که غرور و توجیه گری مانع رشد و آگاهی وی شود.
برادرمان ستار مجاهدی بود که بر نفس خود تسلط داشت و عرفانش برای رزمندگانی که شیران روز و زاهدان شب اند معرفت آموز بود.
به صلاح و صلاح مجهز گشته بود و سلاح زینت برازنده کلام و اخلاصش الهام بخش دوستان و رزمندگان است که در جستجوی لقای خدا به مجاهده می پردازند و مصداق بارزی بودبرای یاوران رسول خدا (ص)و حضرت سیدالشهدا و فرزندش حضرت امام امت که آنانند«اشداء علی الکفار رحماء بینهم» و معتقد بود که باید رود خروشان باشیم تا تفاله های استکبار را از مسیر انقلاب اسلامی پاک کنیم.
بخش 3
او محکم بود و صخره ای نفوذ ناپذیر ، که صبرش در مقابل مشکلات ،دشمنان را به عجز و ذلت بیش از بیش می کشاند –کوه بود و استوار ،مصداق بارز گفته معصوم (ع) «المومن کالجبل الراسخ»نرمش کلامش جان دوستان را لطافت میبخشد و هنگام عمل وپیکار قاطعیتش جنود ا... و همرزمانش را شکوهی بی نظیر عطا میکرد.
حقا که ستار (عسکر زاده):مهاجرالی ا... بود و در فراز حساسی از تاریخ انقلاب حماسه ها آفرید و خدنت بزرگ و با عظمتی به انقلاب و اسلام نمود.
پر تحرک بود و در برابر سخترین مشکلات و مصائب نستوه ،پر کاری و علاقه خدمت هر چه بیشتر زبانزد همه دوستان بخصوص رزمندگان اسلام می باشد.در خدمتش شب و روز نمی شناخت و با خستگی بیگانه بود خانواده و مال دنیا را فدای آرمانهای مقدس الهی نموده بود و جز بخ خدا و راه و هدفش به چیز دیگری نمی اندیشید – جبهه های جنوب بالخصوص جزایر خیبر شاهد حضور مدام ستار بوده است. ستار رزمنده ای با صلابت و مطیعی بود که وقتی برای اولین بار زخمی شده بود دست خون الودش را با دست دیگر گرفته بود با عزمی راسخ و قلبی سرشار از ایمان آمده بود پیش فرمانده اش که اجازه بگیرد و بعد سوار بر آبولانس شود.
ادامه دارد . . .


تعداد بازدید از این مطلب: 1544
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








سلام ممنونم از انتخاب و بازدید شما. گتوند شهر دین،دانش،دلیری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود